انتهای همین...؛
اینجا انتهای انتهاست، هرگز نمی هراسم که بار دیگر بگویم؛
که اینجا بار دیگر انتها را چنین بی پروا و راسخ می بینم.0
گویی همین طور که وارد می شوم؛
همه چیز را به سخره می گیرند و این را از صدایشان؛ صورتشان؛ حرکاتشان؛
احساس می کنم.0
در این رفتن؛ در این انتها؛ هیچگاه چنین عازم نبودم.0
تنهایی را در این انتها بر می گزینم؛
و آن رویای شیرین که سایه اش بر سر من سنگین است؛
از من دور می شود؛
او به آن سو می رود.0
که اینجا بار دیگر انتها را چنین بی پروا و راسخ می بینم.0
گویی همین طور که وارد می شوم؛
همه چیز را به سخره می گیرند و این را از صدایشان؛ صورتشان؛ حرکاتشان؛
احساس می کنم.0
در این رفتن؛ در این انتها؛ هیچگاه چنین عازم نبودم.0
تنهایی را در این انتها بر می گزینم؛
و آن رویای شیرین که سایه اش بر سر من سنگین است؛
از من دور می شود؛
او به آن سو می رود.0