بُگــــذر از ایــــن
زود می گذشت؛
هزاران بار جان کندم؛
هزاران جان از ریشه کندم؛
و باز آنی نشد که میخواستم.0
تو که زود می گذشتی؛
چشمانم را تیز کردم؛
خیره به تیزی آفتاب ماندم؛
و باز راهت را گم کردم.0
آنقد که زود می گذشتی.0
زود خواهم رفت؛
زودتر از آنچه که گذشت؛
و یکی از هزاران را؛
جایی برایت به ارمغان خواهم گذاشت؛
تا دیر به سویم باز آیی.0
هزاران بار جان کندم؛
هزاران جان از ریشه کندم؛
و باز آنی نشد که میخواستم.0
تو که زود می گذشتی؛
چشمانم را تیز کردم؛
خیره به تیزی آفتاب ماندم؛
و باز راهت را گم کردم.0
آنقد که زود می گذشتی.0
زود خواهم رفت؛
زودتر از آنچه که گذشت؛
و یکی از هزاران را؛
جایی برایت به ارمغان خواهم گذاشت؛
تا دیر به سویم باز آیی.0