بارانی که آرام آرام
این خیابان مرا طلسم می کرد.0
بر طلسمش گاه بی اعتنا گذشتم و گاه در زیر باران؛
بارانی که آرام آرام مرا خیس می کرد؛
محو شدم.0
این خیابان مرا به انتهایش کشاند؛
جادویم کرد و انگار که هنوز خیس می شوم؛
وقتی که محو تماشای محو شدنم؛
در انتهای راه شده ام.0
بر طلسمش گاه بی اعتنا گذشتم و گاه در زیر باران؛
بارانی که آرام آرام مرا خیس می کرد؛
محو شدم.0
این خیابان مرا به انتهایش کشاند؛
جادویم کرد و انگار که هنوز خیس می شوم؛
وقتی که محو تماشای محو شدنم؛
در انتهای راه شده ام.0