Sunday, January 20, 2008

به ساعت آویخته؛ چنین خیره

از آن خاطرات بگو...؛
حال که همه خوابند و من بیدار؛
تو در میانه بیداری و خواب؛
شاید که بر خیرگی من به آن دور؛
به آن ساعت آویخته بر دیوار؛
دوای دردی باشد.0

قبل آنکه آرام آرام روانه شوی؛
لبخندی بزن؛
قبل آنکه به این سو چشمانت را ببندی؛
از آن خاطرات بگو...؛
حال که همه می خندند و من آرام؛
به دور؛
به ساعت آویخته بر دیوار؛
خیره مانده ام.0

Archive

All Contents Copyright © 2011 Insomnia Times | Arash Khosronejad.
All rights reserved.
زمان های بی خوابی. زمانهای بیخوابی . نوشته های آرش خسرونژاد