Friday, September 19, 2008

قبل از اینکه نور بتابد

قبل از اینکه نور بتابد؛
بر روی این تخت؛ که گاه خالی ست؛
بر روی صورت و آن لبخند تلخت که آزار نمی دهد؛
بر من که نه تو را و نه نور را می بینم.0

این نور اتاقت را زرد می کند.
0
و تو نیز زرد میشوی؛
در این بهار.
0

قبل از نور؛ بعد از تاریکی؛
بین همه زمانهایی که دیر رسیدم؛
حرفی به زبان نیاوردم.
0
فقط بی اعتنا به اولین تابش نور خیره می ماندم؛
به زردی تو؛
به لبخندم که گاه تلخ است؛
به مردی که رو به احتضار می رود؛
قبل از اینکه نور بتابد.
0

Archive

All Contents Copyright © 2011 Insomnia Times | Arash Khosronejad.
All rights reserved.
زمان های بی خوابی. زمانهای بیخوابی . نوشته های آرش خسرونژاد